پيام
+
[تلگرام]
پارهکردن آخرين بند شهوت!
داشتم آسمان را نگاه مي کردم که اصغر يکدفعه دستبرد توي يقهاش، پلاکش را کند و در دستش گرفت. تعجب کردم. گفتم: «اِ.. چي کار ميکني اصغر؟»
با حالت عجيبي که هرگز تا آنموقع نديده بودم، گفت: «شهادت هم يهجور شهوته. ميخوام گمنام بميرم تا اسير اين شهوات نباشم.»
اول فکر کردم جدي نميگويد. همينطور که نگاهش ميکردم، پلاکش را انداخت توي کانال ماهي.
با ناراحتي گفتم: «بابا! اصغر! چي کار کردي؟ اگه طوريت بشه، با همين پلاک پيدات ميکنن. چرا انداختيش؟»
گفت: «حتي به اون هم نميخوام وابسته بشم.»
#سيدابوالفضل_کاظمي
#کوچه_نقاشها
خاطرات سيدابوالفضل کاظمي
#راحله_صبوري
انتشارات سوره مهر
صفحه .
@Ab_o_Atash
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
فهرست برترین کاربران از نظر بیشترین پیام های منتخب شده از سوی دبیران مجله پارسی نامه.
30 رتبه برگزیده
بیشتر
برچسب های پرکاربرد