شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

اويس.

+ [تلگرام] دير به دير مي آمد. اما تا پايش را مي‌گذاشت توي خانه، بگو و بخندمان شروع مي‌شد. خانه‌مان کوچک بود؛ گاهي صدايمان مي‌رفت طبقه‌ي پايين. يک روز هم‌سايه‌ي پاييني به‌م گفت: «به خدا اين‌قده دلم مي‌خواد يه روز که آقا مهدي مي‌ياد خونه، لاي در خونه‌تون باز باشه، من ببينم شما دو تا زن و شوهر به هم‌ديگه چي مي‌گيد، اين قدر مي‌خنديد؟» #طه_فروتن #يادگاران جلد #مهدي_باکري (چاپ اول، تهران: روايت فتح، ) صفحه . #يک_دقيقه_يک_شهيد @Ab_o_Atash
اويس.
رتبه 0
0 برگزیده
1 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top