شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

اويس.

+ [تلگرام] خفن بگو لااله الا الله #يادداشت_مهمان زلزله بم که شد با هماهنگي شهرداري تهران چندتا اتوبوس دانشجو به بم اعزام شد بيشتر بچه هاي علم و صنعت و شريف بودند. طيف بچه هايي که اون شب توي اتوبوس جمع شده بودند برايم باور کردني نبود از بچه هاي بسيج و عدالتخواه و هياتي گرفته تا انجمن اسلامي و شوراي صنفي که اون موقع دست راديکال ترين اصلاح طلب ها بود، توي اتوبوس جمع شده بودند همين طيف هايي که وحشتناک ترين درگيري هاي فيزيکي رو تا ديروز داشتند کنار هم نشسته بودند به بم که رسيديم هرکسي دنبال کاري رفت بدون هيچ سازمان دهي من باچندتا از بچه ها رفتم پيش يکي از اساتيد معماري ام براي مقاوم سازي بيمارستان فارابي که قابل استفاده بشه شب که برگشتم بچه هاي طيف انجمن رو ديدم با لباس خاکي و حسابي خسته پرسيدم کجا رفتيد؟ جايي که اصلا ما به فکرش نبوديم قبرستان. هيچ کس به فکر مرده ها نبود.... جز همين چندتا دانشجو و چندتا روحاني براي تيمم سي هزار مرده که اگه بلافاصله خاک نميشدند فاجعه بهداشتي رخ ميداد. دست تنها بودند. فردا همراهشان به قبرستان رفتيم بيل مکانيکي در حال کندن گورهاي دسته جمعي بود... چند طلبه در حال تيمم و نماز ميت و .... و چند دانشجو که جنازه ها رو به تا گورها حمل ميکردند همکاري اين چند طلبه و اين دانشجوها که تا ديروز از هرچي آخوند و بسيجي بدشان مي آمد ديدني بود بهزاد که عشق سبيل نيچه اي داشت و به اصطلاح خودش لاييک بود حالا باموهاي ژوليده و خاکي درحالي که زير برانکارد جنازه رو گرفته بود داد ميزد به عزت و شرف لااله الاالله خفن بگو لااله الاالله و جنازه ها را در گور رديف ميکردند. اون موقع کسي به اين فکر نميکرد که ساختمان را کي ساخته يا معاون رييس جمهور يا خود رييس جمهور به بم آمده يا نه کسي به اين فکر نميکرد که چرا هلال احمر را آب برده است و يا .... آن روزها با آنکه در اوج درگيري هاي دوم خرداد بوديم اما انسان تر بوديم برادرتر بوديم مهربان تر بوديم نوع دوست تر بوديم.... چه شد که به اينجا رسيديم که از فاجعه زلزله هم دنبال بهره برداري سياسي خودمان هستيم..... @jomhouri
اويس.
رتبه 0
0 برگزیده
1 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top