شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

اويس.

+ [تلگرام] تجربه‌اي که در دستگيري سيدامامي هم آموخته نشد مي‌توان حدس زد زماني که دستگاه‌هاي اطلاعاتي و قضايي به جمع بندي براي بازداشت کاوس سيدامامي رسيدند و عمليات دستگيري او قرار شده اجرايي شود، هيچ تدبيري براي مديريت اخبار مربوط به اين جاسوس و کنترل فضاي رسانه‌اي و هدايت افکار عمومي به اطلاعات صحيح در اين زمينه انديشيده نشده است. چرا چنين حدسي ساده است؟ چون آنچه در فضاي خبري پس از دستگيري کاوس سيد امامي اتفاق افتاد، شبيه فضاي خبري قريب به اتفاق دستگيري‌هايي از اين دست است؛ يک جاسوس يا فردي با اتهام امنيتي و سياسي دستگير مي‌شود، خبر آن بطور رسمي اعلام نمي‌شود و افکار عمومي در يک بي خبري محض نگاه داشته مي‌شوند. گويا اصلي‌ترين تدبيري که در اين مواقع انديشيده مي‌شود، يک جمله تکراري است: «بياييد هيچ خبري ندهيم»! و مردم بي خبر مي‌مانند؟ خير؛ نکته مهم همين است که افکار عمومي بدون خبر رسمي هم در بي خبري محض نخواهند بود و اينکه نهادهاي امنيتي و قضايي کشور نسبت به مديريت افکار بي اعتنا هستند يا تدبير مناسب ندارند، به اين معنا نيست که طرف مقابل هم سياستي براي عمليات رواني ندارد. لذا افکار عمومي در فقدان خبر رسمي در مورد دستگيري يک جاسوس حرفه‌اي و قديمي با موج خبرهايي مواجه مي‌شوند که اطرافيان او و نيز سياسيوني که منافعي در دفاع از او يا زدن نهادهاي امنيتي و قضايي دارند، منتشر مي‌کنند. در هفته‌هاي گذشته مردم ايران بدون آنکه خبر و توضيح رسمي قابل توجهي در مورد دستگيري و خودکشي يک استاد دانشگاه امام صادق عليه‌السلام شنيده باشند، ناگاه با موج خبري منفي عليه دستگاه قضايي و نظام مواجه مي‌شوند که يک فعال دلسوز! محيط زيست و استاد جامعه شناس دين! و انسان وارسته! و فرهيخته‌اي را بي دليل! بازداشت کرده‌اند و بعد هم به دروغ! مي‌گويند او در زندان خودکشي کرده و ... همان‌قدر که افکار عمومي براي برخي نهادها در جمهوري اسلامي جدي نيست، براي ضدانقلاب مهم است. بي‌بي‌سي فارسي طبق روال هميشه (روالي که برخي در ايران نمي‌خواهند آن را ببينند) پيشتاز خبررساني مي‌شود و طبيعتاً اين اطلاع رساني‌هاي رسانه‌ي ملکه در مسير اخبار درست نيست؛ اما در فقدان خبر رسمي، آيا مي‌شود افکار عمومي را قانع کرد که آنها دروغ مي‌گويند؟ و آيا در برابر اين سوال قرار نخواهيم گرفت که اگر آن دروغ است، راست چيست؟ راست، خبر دستگيري يک جاسوس حرفه‌اي و قديمي بود که با بي تدبيري نهادهاي امنيتي و قضايي جمهوري اسلامي به موقع اعلام نشد و فضاي خالي مناسب را براي موج سواري ضدانقلاب و رسانه‌هاي همسوي داخلي و خارجي فراهم کرد. اکنون اخبار و اطلاعاتي به شکل قطره چکاني از طريق صداوسيما در اختيار مردم قرار گرفته، اما مي‌شد اين آشفته بازار خبري از ابتدا اصلاً به وجود نيايد و اولين اخبار دستگيري جاسوسان فعال در حوزه محيط زيست از طريق نهادهاي امنيتي و قضايي در اختيار رسانه‌ها قرار گيرد. وقتي ما براي اطلاع رساني به موقع در مورد اقدامات مثبت خود کاري نکنيم، ديگراني که با اين اقدامات مثبت، تعارض منافع دارند، اين فضاي خالي را با آنچه خود مي‌خواهند پر خواهند کرد. فرض کنيم قبل از عمليات دستگيري کاووس سيدامامي، متن بيانيه‌اي در مورد هويت جاسوسي او، خلاصه‌اي از اقدامات و دلايل دستگيري‌اش و روند پرونده‌اش آماده مي‌شد و همزمان با آنکه يک تيم او را به محل بازداشت تحويل دادند، متن بيانيه از صداوسيما خوانده مي‌شد؛ آيا قبل از آنکه ذهن مردم تحت تاثير بمباران رسانه‌اي معاندين قرار بگيرد، مردم با آگاهي از دستگيري يک جاسوس حرفه‌اي، براي نهادهاي اطلاعاتي کشور دست نمي‌زدند؟ اين بي تدبيري رسانه‌اي به روال هميشه نهادهاي امنيتي و قضايي تبديل شده و تاوان آن را کل نظام مي‌دهد. هميشه سکوت مي‌کنند؛ اخبار را در اختيار رسانه قرار نمي‌دهند؛ هميشه از طرف مقابل هجمه مي‌شود و هميشه ما در يک موضع انفعالي بايد دفاع کنيم! در حالي که موضع برتر را اويي بايد داشته باشد که جاسوس و خائن را شناسايي و دستگير کرده است و سوي ديگر بجاي مدعي بايد در جايگاه متهم باشد. اين خلاصه‌ي فرصت‌هايي است که به حساب نياوردن افکار عمومي آن را هدر مي‌دهد. روزنامه‌ي جوان / بهمن @asoupar
اويس.
رتبه 0
0 برگزیده
1 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top